رویدادی بزرگ در جهان، با المپینهایی که خلاصه حرفشان این است: «اجازه دهيد برنده شوم. اگر نمیتوانم، بگذارید شجاعت شرکت در رقابت را داشته باشم.» همه تصورات و پیشفرضهای خود را از ورزش قهرمانی، رقابت و مدالآوری کنار بگذارید! «این یک المپیک ویژه است.»
در این پرونده، جامجم به المپیک ویژه، روایتی از حضور کاروان کشورمان در شانزدهمین دوره این بازیها و گفتوگو با دکتر علی کاشی، دبیر المپیک ویژه ایران پرداخته است.
المپیک ویژه در جهان
«المپیک ویژه»، با يك برنامه چند وجهی ورزشی، اجتماعی و فرهنگی، ۵۵ سال پیش (١٩۶٨)، از دل جنبشی با همین نام در آمریکا متولد شد و به تأیید رسمی کمیته بینالمللی المپیک (IOC) رسید. جنبشی که مهمترین اهداف فعالانش، بهبود کیفیت زندگی افراد دارای اختلالات ذهنی-هوشی و افزایش مشارکت عمومی در پذیرش این گروه از شهروندان در جوامع است.
«بازیهای جهانی المپیک ویژه» هر چهار سال یکبار برگزار میشود و دو دوره تابستانی و زمستانی دارد. امسال، در شانزدهمین دوره بازیهای تابستانی و اولین میزبانی آلمانیها، ۶۵٠٠ شرکتکننده از ١٧۶ کشور تحت شعار «با هم شکستناپذیریم» گرد هم آمدند تا با يکديگر رقابت و رفاقت کنند.
المپیک ویژه ایران
این جنبش، از سال ١٣٧٧ به همت زندهیاد دکتر اصغر دادخواه و دکتر محمد کمالی از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی در ایران شکل گرفت و از سال ١٣٨١ هم رسما به عضويت المپيك ويژه منطقه خاورميانه و شمال آفريقا (منا) درآمد.
در حال حاضر، دکتر کمالی ریاست المپیک ویژه ایران را برعهده دارد. این جنبش تاکنون از هیچ ارگان دولتی حمایت مالی و بودجه دریافت نکرده است و با کمک حامیان و همراهی ۵٠٠ عضو داوطلب از جامعه پزشکان، اساتید دانشگاهی به فعالیت میپردازد.
ما از دریچه ورزش به اجتماع میرویم
دکتر علی کاشی، عضو هیأت علمی و دانشیار پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، سرپرست انجمن کم توانان ذهنی فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین و دبیر المپیک ویژه ایران، سرپرستی کاروان کشورمان در این دروه از بازیها را بر عهده داشت.
ارزیابی شما از حضور کاروان ایران در این دوره چیست؟
خلاصهاش میشود؛ به آنچه مهم بود، رسیدیم. ارزیابی کاروان ما با المپیک و حتی پارالمپیک فرق دارد. برای آنها صرفا ورزش قهرمانی و مدالآوری اولویت است.
بنابراین اینکه ایران با ٩ مدال در چه ردهای قرار دارد، ملاکی برای سنجش المپیک ویژه نیست.
دقیقا. مدالآوری یکی از فاکتورهاییست که درجات آخر اهمیت قرار دارد. رسالت ما وصل کردن ورزش به اجتماع است. وقتی افراد با اختلال ذهنی با ورزش، از انزوا جدا و از دریچه آن به اجتماع وارد میشوند، المپیک ویژه به هدف خود رسیده است. اینکه ٢۴ ورزشکار ما، دو هفته به دور از خانواده و مستقل زندگی و در بزرگترین رویداد ورزشی جهان رقابت کردند، یعنی همگی قهرمان المپیک ویژهاند. ما به تکتک آنها میگوییم: «حالا تو قهرمانی و برای دوستانت الگویی. میتوانی به آنها بگویی چطور ورزش کنند یا مستقل باشند و...» در این بازیها ورزشِ بدون مرز مهم است. در ردهبندی، به پرچم کشورها کاری ندارند. اینکه کدام کشور چندم شده مهم نیست، فقط نام ورزشکار و کشور مطرح میشود. المپیک ویژه همانطور که در جهان هم گفته میشود؛ تنها، ورزش نیست.
با این معیارها، عدالت در مسابقات چگونه اجرا میشود؟
در این بازیها، ورزشکاران بر اساس توانایی در دستههای همگون ٨ نفره قرار میگیرند و سکوها برای ٨ ورزشکار طراحی شده است. افرادی که به مدال نمیرسند هم روی سکو میروند و نشان المپیک ویژه را دریافت میکنند. در این دوره ٢٠ نشان ویژه به ایران اهدا شد.
چند اردوی آمادگی پیش از اعزام برگزار شد؟
جدا از تمرینات ورزشکارها با مربیان، دو اردوی سه روزه، در فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین داشتیم تا ورزشکاران به مربیان و همراهان بیشتر نزدیک شوند و به دوری از خانواده عادت کنند.
این اردوها کم نبود؟! هزینههای اعزام را چطور تأمین کردید؟
هزینههای اردو و اعزام سنگین بود. بخشی را خانوادهها و مربیان و بخشی را حامیان مالی پرداختند. ما از فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین، کمیته ملی پارالمپیک و وزارت ورزش تشکر میکنیم. میزبانی اردو، هماهنگیهای شورای برونمرزی و لباس ورزشی کاروان را بر عهده داشتند. برای ما مهم بود ورزشکارانمان حضور در چنین رویداد ویژهای را از دست ندهند که به لطف خدا انجام شد.
با این اوصاف گام بعدی المپیک ویژه ایران و خواسته شما از مسئولان چیست؟
برای توسعه ورزش افراد با کمتوانی ذهنی در کشور (با جمعیتی حدود دو میلیون) نیاز به بسیج امکانات سازمانهای همکار مانند بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی، وزارت ورزش، کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون داریم. المپیک ویژه در دنیا ساختاری همتراز با پارالمپیک و المپیک دارد. شاید اگر مسئولان ما هم، نگاه سيستماتیکی داشته باشند و برای آن بودجهای در نظر بگیرند، بسیاری از موانع مرتفع شود. امسال روسای محترم کمیتههای ملی پارالمپیک و المپیک و فدراسیون از طريق انجمن ورزشهای کمتوانان ذهنی جانبازان و معلولین به ما در المپیک ویژه یاری دادند که این اعزام به صورت رسمی انجام شود. اما با تعدد رشتههای ورزشی المپیک ویژه، به یک ساختار رسمی و مستقل نیاز است که باید برای ایجاد آن همکاری و تلاش کنیم.
چند روایت کوتاه از تیم اعزامی ایران به بازیهای برلین ٢٠٢٣
نمایندگان کشورمان به تازگی با ٩ مدال رنگارنگ (٣ طلا، یک نقره، ۵ برنز و ٢٠ نشان ویژه) از شانزدهمین دوره بازیهای تابستانی المپیک ویژه بازگشتهاند. این رویداد باشکوه برای کاروان ورزش ایران از قبل تا بعد از برگزاری بازیها، سرشار از احساسات ناب و خاطرات شیرین است.
یک. شبنم تقیزادهتبریزی
از جمع ٢۵ ورزشکار ایرانی که نامشان در فهرست اعزام قرار گرفته بود، فقط یکی از دخترها به برلین نرسید؛ شبنم تقیزادهتبریزی که وقتی از بستر بیماری برخاست، برای استقبال از دوستانش به فرودگاه رفت.
دو. محبوبترینها
بازیکنان تیم فوتسال کشورمان، از میان افراد دارای سندروم داون (با شرایط متوسط) انتخاب شدند. هدایت چنین تیمی کار آسانی نبود، اما برای مسئولین المپیک ویژه ایران مهم بود که فرصت حضور در بازیها به این طیف از ورزشکاران داده شود. ایران، یکی از دوست داشتنیترین تیمهای حاضر در مسابقات فوتسال این دوره بود و بارها، در زمین مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.
در دیدار میان تیم میزبان و کشورمان، با اینکه آنها بازیکنان قویتری در اختیار داشتند، علاقهای به زیاد گل زدن نشان نمیدادند. آلمانیها حتی چند بار، به بازیکنان ما پاس گل هم دادند و بعد از گلی که بچههای ایران زدند، با خوشحالی تیم ما را تشویق کردند.
سه. بامرامها
مرتضی غدیریاصل، یکی از مسئولیتپذیرترینهای تیم بود. مادر یکی از ورزشکاران گیلانی، از او خواسته بود هوای پسرش را داشته باشد. مرتضی هم در عالم رفاقت، سنگ تمام گذاشت. یک جورهایی احساس پدری میکرد و مراقب دوستش بود. حتی در غذا خوردن هم به او کمک میکرد.
چهار. مهربانی
آرزو شهمیری، تنها بازیکن رشته «بوچی» ایران در این مسابقات روی سکوی چهارمی رفت و نشان المپیک ویژه را دریافت کرد. او پس از برد مقابل حریف مغولستانی، صعود به یک چهارم نهایی و دیدن اشکهای رقیب، با گریه از پیروزیاش ابراز پشیمانی میکرد و میخواست به مرحله بعد نرود. هر دو مربی هم نتوانستند در برابر این احساسات پاک مقاومت کنند، بازیکنان خود را در آغوش کشیدند و همراه با دخترها اشک ریختند. این اتفاق و مهربانی خالص آرزو، تشویق تماشاگران را در پی داشت. او بعد از بازی با حریفش دوست شد و همه جا او همراهی میکرد.
پنج. همراهی
از جمع ٣۶ نفره کاروان ایران، ١٢ داوطلب در ترکیب کادر فنی و همراهی قرار داشتند. بیشتر این افراد از اعضای هیات علمی و استادان دانشگاه یا پزشک بودند که عاشقانه این ٢۴ ورزشکار را هدایت و همراهی کردند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد